■خلاصه ■
همیشه به شما گفته می شد که از تاریکی دوری کنید، اما رازهای پنهان در آن همیشه شما را به خود جذب کرده است. این کنجکاوی شما را به پیوستن به یک گروه ویژه سوگند یاد کرده بود که خیابان ها را از شر موجودات شب در امان نگه دارد. اما خطر به زودی شما را پیدا می کند و خشن ترین گرگینه از همه شما را نفرین می کند و دنیای شما را زیر و رو می کند.
کاپیتان بیش از حد محافظ شما اصرار دارد که در کنار نیمه دیگر تیم کار کنید - شب نشینانی که با انسان ها متحد شده اند. خون آشام ها و شیاطین به طور یکسان با چشمان گرسنه شما را تماشا می کنند. به هر حال، به ندرت می توان دید انسانی با میل خود در خط مقدم تاریکی بجنگد. آیا نگاه های نافذ آنها را تحمل می کنی یا تسلیم می شوی و اجازه می دهی که تو را بخورند؟
■شخصیت ها■
لاکور - نجیب خون آشام متکبر
رهبر کاریزماتیک شوالیه های غروب و وارث خانه Cantemiresti. لاکور با اعتماد به نفس و شکست از پیروزی، همیشه به چیزی که می خواهد می رسد - تقریبا. اگرچه سوگند خورده است که از بشریت محافظت کند، تشنگی خون آشام او را نمی توان تنها با خون بسته بندی شده رفع کرد. وقتی قدرت جادویی شما را کشف می کند، نگاهش از گرسنگی می سوزد. آیا این فقط وسواس است یا لاکور برنامه های عمیق تری برای شما دارد؟
Emory - کاپیتان "انسان" خشن شما
اموری از شوالیههایش نظم و کمال میخواهد و او از همه برای شما سختتر است. اما آیا به این دلیل است که او اهمیت می دهد؟ با کشف سیاست بین گرگینه ها و خون آشام ها، شک و تردید در مورد انسانیت او افزایش می یابد. چشمان درخشان او زیر ماه و مالکیت او در شب حکایت از حقیقتی دارد که او پنهان کرده است. آیا با قلب خود به Emory اعتماد خواهید کرد یا جانور را بدون مزاحمت رها خواهید کرد؟
زفیر - قاتل سرد نیمه خون آشام
نمای بیرونی یخی زفیر یک قلب عمیقاً احساساتی را پنهان می کند. اگرچه از رهبری لاکور خشمگین است، اما در سکوت وفادار می ماند - تا زمانی که برای گوش دادن وقت بگذارید. او که به سوی شما کشیده می شود، تبدیل به سرسخت ترین متحد شما می شود و محبت او فراتر از دوستی تکامل می یابد. خیلی زود، شما جدایی ناپذیر هستید. او حاضر است خودش را به شما بدهد - آیا شما هم آمادهاید همین کار را انجام دهید؟
تاریخ بهروزرسانی
۴ شهریور ۱۴۰۴